گوریل فهیم

ساخت وبلاگ
وقتی تو ایران بودم و هر جا می‌نشستم، اطرافیان، ایران را با آمریکا مقایسه می‌کردند و به این نتیجه می‌رسیدند که ما چقدر عقب‌مانده و عقده‌ای و جهان سومی هستیم. حالا آمده‌ام آمریکا و دیشب برای شام کریسمس خانه همکار سابقم دعوت شده بودم و در طول سه چهار ساعتی که آنجا بودم به این نتیجه رسیدم که از نگاه آن‌ها آمریکا چقدر عقب‌مانده و عقده‌ای و جهان سومی است. اینجا اروپا سرزمین رویاهاست. بچه‌های مدرسه‌ای غر می‌زدند که تو اروپا آدم‌های زیر ۲۱ سال هم به راحتی مشروب می‌نوشند و ما چقدر خاک بر سری هستیم که اجازه نوشیدن یک قطره شراب در خانه خودمان را هم نداریم. آدم‌بزرگ‌ها هم  غرولند می‌کردند که فرودگاه‌های آمریکا خرابه است و بیمه درمانی افتضاح است و انتخاباتمان داغان است و سیستم دو حزبی گندیده است. آه تو بزرگراه‌های ما بیشتر از ۷۵ مایل نمی‌شود رانندگی کرد ولی تو آلمان محدودیت سرعت وجود ندارد. وای عمر جاده‌های ما ۲۰ سال است ولی تو انگلیس آسفالت جاده‌ها بعد ۵۰ سال آخ هم نمی‌گوید. کم مانده بود همه شیون سر دهند و بخوانند اینکه زاده آمریکایی و می‌گن جبر جغرافیایی. خلاصه اینکه آیا کسی هست تا من درباره جابج گوریل فهیم...
ما را در سایت گوریل فهیم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gourila بازدید : 197 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 5:33

سینت لوییسروز کریسمسآرام و مه‌دار کنار میسیسیپی چمباتمه زده بودتمام خانه‌ها ساکت بودندخیابان‌ها خلوت بودند مغازه‌ها بستهآدم‌ها در خانه‌هاشان کنار کاج‌ها آبجو می‌نوشیدند و حرف می‌زدند.و من اینجا غریبه‌ای را دیدمکه از مه بیرون آمدو تمام کوچه‌های خلوت را سلانه سلانه راه رفت. همه شهرها غریبه‌هایی دارند که روز کریسمس کوچه‌‌های خلوت شهر را پیاده فتح می‌کنند. گوریل فهیم...
ما را در سایت گوریل فهیم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gourila بازدید : 227 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 5:33

صمیمانه اعتقاد دارم عکس گرفتن عصرگاهی از کتاب و قهوه و شیرینی هیچوقت کلیشه نمی‌شود. همیشه یک حس خوب و غریب و امن در بطن آن جا خوش کرده است. چه می‌خواهد عکس از من باشد چه از دیگران. بعضی سوژه‌ها هیچوقت تکراری نمی‌شوند و تاریخ مصرفشان تمام نمی‌شود.
راستی آخر هفته خود را اینجوری گذراندم.

گوریل فهیم...
ما را در سایت گوریل فهیم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gourila بازدید : 208 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 5:33

همانطور که می‌دانید آیکیا فروشگاه زنجیره‌ای لوازم خانگی است که اتفاقا هات‌داگ‌های خوشمزه هم دارد و تازه چونکه یک شرکت سوئدی است، در بوفه‌اش هم می‌توانید غذای سوئدی بخورید. من یکی دوباری آیکیای شیکاگو را رفته بودم. ولی تازگی‌ها یعنی همین یکی دو سال پیش شهر ما هم آیکیادار شده است و من بالاخره امروز رفتم که افتتاحش کنم. همه مردم آمده بودند که چوب و تخته و مبل و آباژور و قابلمه و کفگیر و موکت و میز و از اینجور چیزها بخرند. ولی من در نهایت تنها چیزهایی که تو زنبیل خریدم گذاشتم شکل...ات و عروسک لاکپشتی است که تو عکس مشاهده می‌کنید. یعنی یک لحظه فکر کردم بعد این همه عمر و این همه لباس پاره کردن آخرسر هم چیزی هیجان‌انگیزتر از شکلات و عروسک لاک‌پشت از آن فروشگاه غولپیکر پیدا نکردم. این احتمالا نشان می‌دهد که کودک درونم همچنان بیش فعالی مفرط دارد. البته به این موضوع هم فکر کردم که یک دست ظرف غذاخوری آبرومند بخرم. به این خاطر که سر عکس‌هایی که از غذاهایم تو شبکه‌های اجتماعی می‌گذارم، یکبار یک دوست آمریکایی برایم کامنت گذاشت که ظرف‌هایت در حد مُد دهه هفتاد است! بیچاره هم راست می‌گفت. آخر، ظرف‌ها گوریل فهیم...
ما را در سایت گوریل فهیم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gourila بازدید : 200 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 5:33

من یک نظریه زبان‌شناسی دارم که البته ممکن است از نظر شما خیلی آب‌گوشتی باشد ولی حالا آن را اینجا می‌نویسم که حداقل قبل از مرگم جایی ثبت شده باشد و شاید در دهه‌های آینده کسی به آن گوش فرا دهد!ما یک عالمه کلمات فارسی داریم که از کلمه‌های دیگر مشتق نشده‌اند و برای خودشان یک‌جورهایی مستقل هستند. مثل سنگ، مرد، زبان، روز، پاک و... حالا چرا اینقدر به خودمان فشار می‌آوریم که برای کلمات خارجی که وارد زبانمان می‌شود کلمات ترکیبی عجیب و غریب و گاهی مضحک درست کنیم؟ به جای اینکه به پیتز...ا بگوییم کش‌لقمه، می‌توانیم یک کلمه جدید اختراع کنیم که به آهنگ زبانمان هم بخورد؛ مثلا می‌توانیم بگوییم شارو یا سیراش یا هر چیز دیگری که دلتان می‌خواهد. برای هلکوپتر به جای چرخبال بگوییم ژوگان! و همین‌طور تا آخر. البته منظورم این نیست که هر کسی برای خودش روی پیتزا یک اسم بگذارد و بعد هر کی به آن یک چیز بگوید. بالاخره باید یک ح.ع.ای باشد که در مورد اینجور چیزها پیشنهاد بدهد. ولی می‌شود این روش را هم به عنوان یک روش تولید کلمه استفاده کرد. این کار به نظرم باید دست چهار تا زبان‌شناس و نویسنده درست و حسابی و تا حدی آو گوریل فهیم...
ما را در سایت گوریل فهیم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gourila بازدید : 151 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 5:33

تو این عصر یکشنبه آرام و ساکت خواندن رمان دیوار نوشته علیرضا غلامی را تمام کردم. رمان خاصی بود. درباره دوران جنگ ایران و عراق. ساده و روان. بی‌تفاوتی راوی شاخص بود. یک جور حس می‌کردی که انگار راوی به یک نوع اوتیسم دچار است: پسرک چهارده ساله بی‌تفاوتی که مدام کلاه کشی‌اش را پایین می‌کشد و تکه‌های جنازه را از کوچه و خیابان جمع می‌کند. فضای سیاه و تلخی داشت.وقتی که من شروع کردم به شناختن خودم جنگ تمام شده بود. در واقع من با خاطرات جنگ بزرگ شدم و نه خود جنگ. و البته با ترسی مدا...م از شروع یک جنگ جدید. هر کسی می‌خواست برایم داستان بگوید تا خوابم ببرد از بمب‌باران و فرار و ترکش و نوار چسب‌های ضرب‌دری روی پنجره و پناهگاه و آژیر قرمز می‌گفت! و یادم هست وقتی چهار پنج ساله بودم پدرم تو ماشین ساختمان‌های مخروبه را می‌دید و می‌گفت جنگ همه چیز را ویران کرده است. و من دقیقا منظور او را نمی‌فهمیدم. یک بار هم برادرم خانه آمد و گفت با همکلاسی‌هایش یک بمب عمل نکرده کنار رودخانه پیدا کرده‌اند و من باز هم منظورش را نفهمیدم ولی فکر کردم باید خیلی چیز جالبی باشد که یک بمب عمل نکرده پیدا کرده باشی. گوریل فهیم...
ما را در سایت گوریل فهیم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gourila بازدید : 167 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 5:33